انجمن ادبی ابوالفقرای شهرگزبرخوار

(امام رضاعلیه السلام) :ای حرمت روضه رضوان دلبرکشم ازنای به عنوان دلشوکت توبرده همه بی قراردرصف عشق اندتو را جان ودلهست مصفا حرمت روح بخششمع وجودت شده دیوان دلشهره به آفاق شده شهرتومشهد دل هاست به اذان دلدست غریبان بسوی توبلندضامن آهو توامیران دلحوروملک درصف ایوان تودرهمه جاگفت به احسان دلفیض مناجات توعالم گرفتبوی بهشت ازهمه ایوان دلاشک به مینای توچون گوهریریزدازاین مخزن باران دللشکری ازشورونوای توگفتدست بگیرم به جهانبان دل انجمن ادبی ابوالفقرای شهرگزبرخوار...

  دوباره دل به سرایت خموش سربکشدبه ردپای وجودم به هوش سربکشدسراغ مسجدومنبر به اقتدارعلیبه حسن روی عمل هردوگوش سربکشدبه چشمه های نهفته و روزهای امیدحضوردل و تمامی عقل سربکشدبیا رویم به چرخ زبون خوار زمانکه روزگار تبسم به روز سربکشدسحر به سجده شکراست درحماسه عدلهنوز ناله منبر به سوز سربکشدفغان زدل چه بگویم ز رسم آزادیکه جان لشکری ازبوی عشق سربکشد انجمن ادبی ابوالفقرای شهرگزبرخوار...

آقای قدرت الله حق شناس فرزندناصرمتولد1344شهرگزبرخوار.دارای مدرک کارشناسی مدیریت دولتی،متاهل ودارای 3 فرزند. تحصیلات مقدماتی وتکمیلی  خودرادرشهرگزبه اتمام رساندوبعدازاخذدیپلم فنی ازهنرستان فنی شیخ بهایی گزبه استخدام هوانیروزاصفهان درآمد. دردوران خدمت موفق به اخذمدرک کارشناسی دررشته مدیریت دولتی گردید. وی درهوانیروزاصفهان دوره های مختلف فنی را طی نموده وتوانست به مقام استادی دروس فنی هوایی وپروازی برسدوچندین سال درمقام استادی ، دردانشکده فنی هوانیروزاصفهان به تدریس مشغول شد.درسال 1383به عنوان استادنمونه ،انتخاب شد.آقای قدرت الله حق شناس در سال 1393 به مقام بازنشستگی نایل آمد. درسن 40سالگی بودکه احساس سرودن شعررادرخودنمودوبه دنیای شعروادب روآورد .ابتداتخلص فانی وآنگاه تخلص فائزرا برای خودانتخاب نمود .بیشتراشعارایشان درمورد مدح ومنقبت ائمه معصومین علیه السلام وموضوعات: عرفانی، اجتماعی، انتقادی می باشدوبه زبان فارسی وزبان گزی سروده شده اند.  آرزو( تقدیم به حضرت مهدی عج) وِروش ماران رو ور و هفته هارایه جومعه جی ،به بو،إبی نگرتانیه رو جومعه وررّسان و وِرش نانوِرش نان اون صدای دلربارابشان وراژو بِوان غصه ماجیخجالت بکشان ازعملام ،مُوبه ره ژو چون شکر از غونچه ی لِوبه امیدی همین غاها،مُو،ژَندههمه دونیا گلسّون بو وه اونوختهمه اهلی کتاب،به پایی جی کِندونیکی را خُو یکی کاری نداربونه ظالم جی ب انجمن ادبی ابوالفقرای شهرگزبرخوار...